روایت یک مدافع حرم از وضعیت اسفناک کودکان سوری/رزمندگان مقاومت تنها امید کودکان جنگزده

به گزارش خبرنگار رودآور، صدای انفجار که به گوش می رسد، دخترک، دست برادر کوچکش را می گیرد و هر دو، دوان دوان به سمت خرابه ای می روند، تا شاید جان پناهی برای خود پیدا کنند، گرد و غبار به هوا برمی خیزد و آسمان بالای سرشان تیره و تیره تر، انفجاری دیگر رخ می دهد، آتش اطرافشان را فرا می گیرد و دخترک روسری خود را محکمتر می کند و باز به خرابه ای دیگر پناه می برند، شاید هفت سالش بیشتر نباشد اما پس ازقتل و عام خانواده اش توسط مزدوران غربی، همان داعش که دست پرورده اسرائیل و امریکا است، حالا او مادر و پدری دلسوز برای بردار چهار ساله خود شده و اینجا شهری است در سوریه به نام الحاضر.
یکی از مدافعان حرم در گفت و گو با خبرنگار رودآور می گوید: کاش بودید کودکان سوری، به ویژه دختران کوچک که در شهری به اسم الحاضر هستند را با چشمان خود مشاهده می کردید، می دیدید که چه طور؛ صبح، ظهر، عصر و یا حتی شب ها در بیابان و خانه های ویران شهر، در تاریکی شب به سمت خودروهای در حال حرکت شتابان می دوند و تنها طلب آب و غذا می کنند.
نظرات شما عزیزان: