مادر بزرگــ
خستـه ام
و ايـن روزمـرگى هـا بيـش از پيـش كـلافـه ام كـرده است
دلـم مـادربـزرگ را ميخـواهـد
كه بـا هـم روى تخـت گـوشه ى حيـاط بنشيـنيم
بـرايـم چـاى تـازه بيـاورد
از مـن
از حـالم
هيـچ نپـرسد
سـرم را روى پـاهايـش بگـذارد
و از روزهـاى خـوب بـرايـم بگـويد ..
مال منم امروز رفت شادی روحش یه صلوات.
شادی همه مامان بزرگ که دیگه نیست صلوات.
نظرات شما عزیزان:
[ یک شنبه 6 شهريور 1394برچسب:مادر بزرگــ, ] [ 13:30 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ]
[ نظر بدهید
]